۲۰ آذر ۱۳۹۷   /    یادداشت    /    کد خبر: 10926
ونسان مارتینی- کارشناس و مدرس علوم سیاسی

بحران جلیقه‌زردها، بحران دموکراسی است

پیمان قانونی میان مردم و حکومت شکسته شده است. بنابراین عقب‌نشینی حکومت در زمینه حامل‌های سوخت و دیگر مسائل اقتصادی نمی‌تواند تظاهرکنندگان را آرام کند. به نظر من، این تظاهرات مدت‌ها ادامه خواهند داشت. حتی ممکن است قضیه آنقدر بیخ پیدا کند که کار به انتخابات زودهنگام بکشد. اگر چنین شود، اصلا تعجب نخواهم کرد.

 این اعتراض‌ها دلایل متعددی دارد؛ نخست آن‌که این اعتراض‌ها واکنشی به نابرابری‌های اقتصادی و قدرتمندانی است که با به دست گرفتن کنترل، به نابرابری‌ها و نبود عدالت اجتماعی افزوده‌اند. بنابراین نخستین مساله درباره تظاهرات اخیر این است که آن را به‌عنوان اعتراضی سیاسی‌اجتماعی به رسمیت بشناسیمش. دوم آن‌که این تظاهرات اعتراضی است به «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهوری فرانسه، که تصمیم‌هایش نمادی است از آن‌چه نئولیبرالیسم نامیده می‌شود.

مردم فرانسه همیشه نسبت به سرمایه‌داری و نئولیبرالیسم بدبین بوده‌اند. اکنون اعتراض‌ها معطوف به کسی است که نمادی برای این سیستم تلقی می‌شود. سوم آن‌که این اعتراض‌ها از منظر سیاسی ایستادگی در برابر نظام سلسله‌مراتبی فرانسه است، نظامی که در آن ماکرون در راس قدرت قرار دارد و توجهی به خواسته‌های مردم نشان نمی‌دهد.

بحران جلیقه‌زردها نشان‌دهنده بحران دموکراسی نمایشی است. این نشان از آن دارد که مردم می‌خواهند نقش بیشتری در فرآیندهای کشورشان ایفا کنند. ترکیبی از این چهار عنصر می‌تواند وضعیت را در فرانسه امروز توضیح دهد. جرقه‌ این اعتراض‌ها را مسائل اقتصادی و نابرابری‌ها زد، اما به گمان من اکنون دلایل دیگری نیز در کار است. گمان نمی‌کنم دیگر بحث بر سر مالیات باشد. مسئله بسیار فراتر از این حرف‌هاست و بر وجود بحرانی در نظام فرانسه اشاره دارد.

گمان نمی‌کنم در روزهای آینده شاهد پایان این اعتراضات باشیم. به نظر من، پیمان قانونی میان مردم و حکومت شکسته شده است. بنابراین عقب‌نشینی حکومت در زمینه حامل‌های سوخت و دیگر مسائل اقتصادی نمی‌تواند تظاهرکنندگان را آرام کند.

به نظر من، این تظاهرات مدت‌ها ادامه خواهند داشت. حتی ممکن است قضیه آنقدر بیخ پیدا کند که کار به انتخابات زودهنگام بکشد. اگر چنین شود، اصلا تعجب نخواهم کرد. به نظرم این تظاهرات پس از کریسمس هم ادامه خواهد داشت. البته در این دوران مردم معمولا در تعطیلات و پیش خانواده‌هایشان هستند و بنابراین نمی‌توان درباره ادامه آن در این مدت با قطعیت نظر داد. اما مطمئنم که تا پیش از فرا رسیدن کریسمس با ادامه تظاهرات مواجه خواهیم بود. باید دید در روزهای آینده چه پیش می‌آید و تظاهرات روزهای پیش رو چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت. میزان خشونت‌ها و واکنش پلیس به آن تعیین‌کننده مسیر این جنبش خواهد بود.

گمان نمی‌کنم چنین چیزی موضوعیت داشته باشد. البته نظریه‌های مبتنی بر توطئه همیشه در چنین مواقعی در کار است؛ عده‌ای از دخالت روسیه و برخی از دخالت آمریکا حرف می‌زنند. اما قضیه بر سر این نیست! بسیار ساده است، مردم یک کشور در برابر حکومت‌شان ایستاده‌اند. این مسئله‌ای کاملا فرانسوی است!

دموکراسی در این کشور کاملا روند عادی دارد و گرچه تعامل میان مردم و دولت در این مدت بسیار مسئله‌ساز شده اما نمی‌‌توان آن را به حساب دولت‌های خارجی گذاشت! به نظرم بسیاری از کشورهای خارجی اطلاعی از وضعیت فرانسه ندارند و منتظرند ببینند اوضاع به چه سمت و سویی پیش می‌رود. البته نمی‌توان از نتایج آن بر کشورهای خارجی صرف‌نظر کرد، اما این بحران مربوط به خود فرانسه است.

ناامیدی بسیاری در رابطه با سیاست‌های ماکرون وجود دارد. این حس وجود دارد که دولت از برابری اجتماعی می‌کاهد. ماکرون همواره حامی چنین سیاست‌هایی بوده است. وی همواره از اقلیت غنی کشور حمایت کرده است. اما نمی‌توان به طبقات کارگر که بخش اعظم جامعه را شکل می‌دهند بی‌توجه بود. جوانان و دانشجویان نیز از سیاست‌های دولت ناراضی‌ بوده و در نتیجه به تظاهرات پیوسته‌اند. این حس بسیار در میان مردم قوی است که دولت تنها به نفع اغنیا کار می‌کند و نه توده‌ها.

گمان نمی‌کنم راست افراطی و کسانی چون لوپن بتوانند از این قضیه سوءاستفاده کنند. البته واضح است که راست افراطی و لوپن تلاش دارند از این مسئله به سود خود بهره ببرند. اما در نهایت آن‌ها همراه جنبش نیستند و تنها سعی دارند خود را به آن بچسبانند. نمی‌شود گفت که چه پیش خواهد آمد، ‌اما تا اینجای کار می‌توانم به شما بگویم که سیاستمداران فرانسه از جمله لوپن هیچ ایده‌ای ندارند که باید با این اعتراض‌ها چه بکنند.

راست افراطی نمی‌داند باید با تظاهراتی که ریشه عمیقی در سنت‌های سوسیالیستی این کشور دارد چه باید بکنند. آن‌ها نمی‌خواهند خود را در جبهه چپ‌ها قرار دهند و گمان نمی‌کنم کسی چون لوپن این قدرت را داشته باشد که بتواند از این تظاهرات به نفع خود استفاده کند. گروه‌های سیاسی دیگر نیز نمی‌توانند چنین کنند. باید دید وضعیت به کدام سمت و سو پیش می‌رود. می‌‌توان این جنبش را با تجمع‌های جنبش پنج‌ستاره در ایتالیا مقایسه کرد که تمام احزاب معمول سیاسی را در نوردید. باید دید در ادامه چه پیش می‌آید.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *