۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷   /    یادداشت    /    کد خبر: 4826

سیاست تک نرخی شدن ارز در هاله‌ای از ابهام

دولت بعد از چهار سال وعده و وعید، توانست دلار را تک نرخی کند؛ آن هم دقیقا در بحرانی‌ترین شرایط بازار که بیم آن می‌رفت، روند افزایشی قیمت ارز در بازار، کار دست دولت و نظام اقتصادی کشور دهد. با اینکه حسن روحانی طی سال‌های اخیر به ثبات اقتصادی تاکید کرده و از روند رو به رشد آمارهای اقتصادی خبر می‌داد اما رشد افسارگسیخته قیمت ارز (اعم از دلار و یورو) سبب شد تا جامعه اعتماد خود را نسبت به گفته‌های او از دست داده و با انتقادات مختلف دولت را به چالش بکشد. فشارهای وارده به دولت طی چند هفته ابتدایی سال جاری آنقدر فزاینده بود که شاید در طی عمر پنج ساله دولت تدبیر و امید چنین شرایط خطیری تاکنون پیش نیامده بود. با این وجود دولت مردان در اقدامی مورد حمایت بعد از مدت‌ها کش و قوس بالاخره دلار را با قیمت ۴ هزار و ۲۰۰ تومان تک نرخی کردند و توانستند تا حدودی از میزان انتقادات بکاهند. اما نکته‌ای که در این میان وجود دارد و باید آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد به تعلل دولت در امر تک نرخی کردن دلار بازمی‌گردد که دست آخر سبب شد، بحران تا بیخ گوش نظام اقتصادی خود را برساند.

شب کریسمس و فرار از واقعیت!

نگاهی به رشد قیمت ارز طی یک سال و نیم گذشته نشان می‌دهد، متاسفانه ناهماهنگی در برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی دولت، شرایط را به گونه‌ای شکل داده بود که بازار ارز به این نقطه برسد. چراکه افزایش قیمت ارز خصوصا دلار و یورو از مهر ماه سال ۹۵ آغاز و تاکنون ادامه داشته است. طوریکه دلار در مهر ماه سال ۹۵ در کانال ۳ هزار و ۵۰۰ تومانی قرار داشت و در آذر همان سال در کانال ۳ هزار و ۷۰۰ قرار گرفت. همان زمان بود که رئیس کل بانک مرکزی دلیل رشد قیمت دلار و سایر ارزهای مشابه را به سفرهای مردم در شب کریسمس و افزایش عرضه و تقاضای ارز معطوف کرد. دلیلی که منطق چندانی را همراهی نمی‌کرد و همین امر سبب شد تا حسن روحانی در سخنرانی‌های عمومی و یا حتی در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی، ادله ولی‌الله سیف را رد کرده و آن را غیر منطقی بخواند. همان زمان بود که مشخص شد بین اعضای تیم اقتصادی دولت و رئیس‌جمهور اختلافاتی وجود دارد که سبب شده تا سیاست‌های جامع و کارآمدی برای پیش برد وعده‌ها و نیازهای‌ جامعه وضع نشود. اما یک سال بعد روحانی درحالی در گفتگوی زنده تلویزیونی (و یا حتی در سخنرانی ۲۲ بهمن سال ۹۶) علت گرانی دلار و یورو را افزایش سفرهای مردم در شب کریسمس خواند که انگار یادش نبود سال گذشته خود او گفته‌های رئیس بانک مرکزی را غیر منطقی خوانده بود! در زمستان سال ۹۶ دلار با رشد یک هزار تومانی نسبت به آذر ماه سال ۹۵ با قیمت ۴ هزار و ۷۰۰ تومان و یورو هم با رشد یک هزار تومانی در کانال ۶ هزار و ۱۰۰ تومانی عرضه می‌شد؛ طوریکه آمارها حاکی از بر هم خوردن نظم اقتصادی کشور بود، اما رئیس‌جمهور همانند رئیس بانک مرکزی به دلایلی اشاره می‌کرد که گویی فقط به دنبال فرار از واقعیت است.

از تناقض گویی تا دلایل مبهم

حال با گذشت حدود یک سال و نیم از رشد روز افزون قیمت ارز باید دید که چرا همچنان دولتمردان دلیل قانع کننده‌ای را در این خصوص بیان نمی‌کنند. این سوالی است که اگر قرار باشد به آن پاسخ درخوری داده نشود، مسلما تبعات جبران ناپذیر اجتماعی و اقتصادی را در بر خواهد داشت. آنچنان که بی‌اعتمادی مردم نسبت به سیاست‌های دولت رو به گسترش خواهد بود. مصداق بارز این بی‌اعتمادی را می‌توان در مقابل صرافی‌ها و همچنین در فضای مجازی مشاهده کرد. با این وجود دولتمردان یکی پس از دیگری دلیل از هم گسیختگی بازار را غیراقتصادی می‌خوانند و دست آخر با شکایت از وضعیت فعلی، ذهن مردم را با سوالات بی‌جواب تنها می‌گذارند. مسئولان از یک سو دسیسه کشورهایی چون عربستان و امارات را در افزایش قیمت ارز بی‌تاثیر نمی‌دانند اما از جهتی دیگر می‌گویند که دشمنی و تهدیدهای آمریکا هیچ تاثیری بر بازار ما ندراد! گفته‌های مسئولان آنقدر سطحی جلوه می‌کند که انگار عربستان و امارات خود با تدابیر مستقل در مقابل معاملات بانکی‌ کشورمان سنگ اندازی می‌کنند و آمریکایی‌ها در این امر هیچ دخالتی ندارند. در این بین هم کارشناسان سیاسی نزدیک به دولت هم یک گام فراتر رفته و ناکامی سیاست‌های ارزی را به دشمنان و توطئه‌گران داخلی نسبت می‌دهند و دولت‌های در سایه را مقصر اوضاع کنونی معرفی می‌کنند. در آن سوی میدان سیاست‌ هم منتقدین و مخالفان دولت، شیپور شکست حسن روحانی را در دست گرفته‌اند و بر هم خوردن نظم بازار ارز را به دلایلی چون سازش در مذاکرات هسته‌ای و لبخند آمریکایی‌ها نسبت می‌دهند، بی‌آنکه گفته‌هایشان قانع کننده باشد.

متاسفانه بازار ارز به قدری متشنج شده است که حتی کارشناسان ارزی هم هر کدام دلایل مختلفی را برای این شرایط بیان می‌کنند. اما آن چیزی که بیشتر خود نمایی می‌کند، تنش در حوزه سیاسی است که صیادان در پی آنند تا از این آب گل آلود، ماهی خود را صید کنند.

اصل داستان

اما آشفتگی بازار ارز سه دلیل عمده دارد. اول آنکه بانک‌های استانبول و دوبی همانند سابق روابط تجاری خود را با ایران ادامه نمی‌دهند و دست اندازی‌های آمریکا در مسیر تسهیل معاملات بانکی خود مزید بر علت شده تا ارز کمتری بین بانک‌های ایرانی و خارجی مبادله شود. از سوی دیگر نبود تجارت کافی و مثمرثمر بین ایران با سایر کشورها، سبب شده تا ارزش پول ملی‌مان فقط طی بیست روز اول سال جاری بیش از ۱۴ درصد کاهش پیدا کند. این جریان در حالی ادامه دارد که گرایش مردم به سمت سفته بازی در بازار ارز و همچنین افزایش نقدینگی طی سال‌های اخیر خود موجب شده تا مردم با خرید و فروش ارز بر میزان دارایی‌های خود بی‌افزایند. طبق گفته‌های نمایندگان کمیسیون اقتصادی مجلس حدود ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانه‌های مردم وجود دارد که این رقم نجومی نشان دهنده میزان قابل توجه گرایش مردم به سوی دلالی و سفته‌بازی است. دولت به جای  اینکه امنیت اقتصادی را به وجود آورد و شرایط سرمایه‌گذاری در حوزه تولید را بالا ببرد، متاسفانه طی یک و سال و نیم گذشته با رشد پلکانی قیمت ارز، تمایل مردم را به سمت سفته بازی افزایش داده و همین امر در میزان عرضه و تقاضای دلار و یورو دخیل بوده است. اعضای تیم اقتصادی دولت بهتر از هر کسی می‌دانند که گرایش مردم به سمت سرمایه‌گذاری در بازار‌ ارز و یا سپرده‌گذاری آنها در بانک‌ها نه تنها نمی‌تواند گرهی از اقتصاد کشور باز کند؛ بلکه ادامه این جریان روزی همچو کش در رفته خودشان را نشانه می‌گیرد. چراکه مردم علاوه بر آنکه تمایلی برای سرمایه‌گذاری در بازار تولید را ندارند، شرایط کنونی اعتماد آن‌ها را به دولت کاهش داده و همین موضوع در افزایش رکود، بیکاری، کاهش صادرات و دست آخر کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارز تاثیری شگرف خواهد داشت.

مُسکن موقت بازار ارز

با وجود تمام هشدارهای داده شده دولت با تزریق دلارهای پتروشیمی دستور تک نرخی شدن دلار را داده است. با این حال شاید یکی از وعده‌های اصلی دولت در زمینه تک نرخی کردن ارز تا حدودی اجرایی شده باشد، اما باید دید سیاست‌های در پیش گرفته شده مردان تدبیر و امید تا به کجا کارآمد خواهد بود. آن چیزی که موجب تامل می‌شود، از دست رفتن یکی از منابع ارزی دولت، آن هم در شرایط رکود اقتصادی است. سیاست تک نرخی کردن دلار آن هم با توجه به شرایط فعلی سبب خواهد شد تا مردم با صف بستن در مقابل صرافی‌ها اقدام به خرید ارز و نگهداری آن در خانه‌هایشان ‌کنند و عملا دلارهای پتروشیمی به مدت نامعلومی از دست دولت خارج ‌شود. هرچند هنوز مشخص نیست که آیا مسئولان ذی‌ربط منابع درآمدی دیگری را جایگذین دلارهای پتروشیمی کرده‌اند و یا فقط برای آنکه در کوتاه مدت، التهاب بازار ارز را کاهش دهند دستور به تک نرخی کردن دلار داده‌اند.

سیاست‌های جدید دولت، پیش‌آمدهایی را رو به روی خود می‌بیند که عدم توجه به آنها می‌تواند با شکست مواجه شود. یکی از این پیش‌آمدها، خارج شدن احتمالی آمریکا از برجام است. چنانکه بر اساس شواهد و گفته‌های یاد شده از سوی مقامات آمریکایی، آنها با خارج شدن از برجام، تحریم‌های هسته‌ای را به همراه تحریم‌های مادر اجرایی خواهد کرد. با این اوصاف مسلما دولت برای کسب درآمدهای ارزی با مشکلات متعددی مواجه خواهد و مسلما سیاست تک نرخی کردن دلار چالش‌های گوناگونی را از سر خواهد گذارند. کما اینکه ممکن شکست تصمیمات ارزی دولت موجب شود بازار ارز را نسبت به چند روز گذشته متشنج‌تر شود. طوریکه اگر خروج آمریکایی‌ها از برجام و اعمال تحریم‌های جدید، تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشورمان داشته باشد، موج‌های تبلیغاتی و همچنین شایعات ذهن مردم را در مشت خود خواهند گرفت. با این وجود بهتر است که دولت تدابیری بی‌اندیشد و به فکر فردای کشور باشد. چون همان طور که خودشان دسیسه دشمنان را در بالا رفتن قیمت ارز نشان می‌دهد ممکن است روزی همین دستان پنهان خارجی، تحریم‌هایی را سامان دهد که جبانش کار هر کسی نباشد.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *